دیکشنری
داستان آبیدیک
Self Operative
sɛlf ɑpəɹətɪv
فارسی
1
عمومی
::
خود كار
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SELF MAXIMIZING INDIVIDUALS
SELF MONITOR
SELF MONITORING
SELF MONITORING PLAN
SELF MONITORING TECHNIQUES
SELF MOVED
SELF MOVER
SELF MULCHING SOIL
SELF MURDER
SELF NAUGHTING
SELF NEGLECT
SELF NURTURING
SELF OBJECTIFICATION
SELF OBSESSION
SELF OPERATING
SELF OPERATIVE
SELF OPINIONATED
SELF ORDERED POINTING TASK
SELF ORGANISATION
SELF ORGANISING
SELF ORGANIZATION
SELF ORGANIZED
SELF ORGANIZED ANODIZATION PROCESS
SELF ORGANIZED CRITICALITY
SELF ORGANIZING
SELF ORGANIZING MAP
SELF OSCILATOR
SELF OSCILLATING
SELF OTHER
SELF PACED
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید